إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ الَّذِینَ إِذَا ذُکِرَ اللَّهُ وَجِلَتْ قُلُوبُهُمْ وَإِذَا تُلِیَتْ عَلَیْهِمْ آیَاتُهُ زَادَتْهُمْ إِیمَانًا وَعَلَىٰ رَبِّهِمْ یَتَوَکَّلُونَ

یکی از ویژگی‌های مومنان این است که وقتی یاد خدا شود دل‌ آنان پر از احساس رعب و حقارت در برابر پروردگار می‌شود.
 
ویژگی دیگر مومن این است که وقتی آیات قرآن بر آنها خوانده می‌شود، ایمان در دلهای ایشان ریشه می‌دواند.
ایمان مومن راستین این‌گونه نیست که با گذر زمان کاسته و در آخر ریشه‌کن شود؛ بلکه با گذر زمان افزایش پیدا می‌کند.
این آیه یک پاسخ به آن کسانی است که می‌گویند نباید قرآن را تفسیر و ترجمه کرد؛ چون ما درحد فهم آن نیستیم.
اما این آیه نشان می‌دهد که قرآن درحد فهم و عقل انسان‌ است که وقتی آن را تلاوت می‌کند باید به ایمانش افزوده شود.
نشانه‌ی دیگری که در دنباله آیه آمده است این است که مومن به خدای خود اتکا و توکل می‌کند.
حال آیا توکل به این معناست که دست روی دست بگذاریم تا خدا کارها را انجام بدهد؟! نه؛ این روش بنی‌اسرائیلی مطرود و به دور از مسلمان است.
اگر از بنده‌ی خدا کار برنمی‌آمد خداوند رسولان را برای هدایت آن‌ها ارسال نمی‌کرد.
توکل یعنی اینکه در همه حال توکل و اتکای فرد به خدا باشد.
اگر به این تعبیر دقت کنید می‌بینید که توکل به عنوان یک عامل محرک تبدیل شده است.
توکل یعنی اینکه وقتی در بن بست قرار گرفتی تلاشت را بکنی و به خدا تکیه بکنی.
یک عده که توکل را دست روی دست گذاشتن معنا می‌کنند یا نمی‌فهمند و یا شرف ندارند.
انسان متوکل تمام تلاشش را می‌کند و بقیه را به خدا وا می‌گذارد