آتئیست- میگما! تو دیروز گفتی که خدا خالق نداره و یه سری دلایل آوردی و من هم قبول کردم.
ولی حالا چرا باید به حرف این خدا گوش بدیم؟!
مسلمان- به همون دلیلی که برای بهرهوری بیشتر از لباسشویی خونتون، طبق دفترچه راهنما باهاش کار میکنی و وقتی خراب میشه میبریش پیش نمایندگی(خالق).
و اینکه خداوند یه موجود نامحدوده؛ یعنی هیچ عیب و نقصی درش راه نداره...
آتئیست- من بدون دلیل عقلی قبول نمیکنم که خدا نامحدوده...
مسلمان- احسنت! دستور اسلام هم همینه که بدون دلیل چیزی رو نپذیرید.
دلیل من اینه:
تو قبول داری که توی این دنیا، همه چیز محدوده و حد و اندازهای داره؟!
آتئیست- بله؛ قبول دارم
مسلمان- و قبول داری که هر چیز محدود، یه محدودکنندهای هم داره؟! یعنی مثلا این خونه محدوده و محدود کنندهاش هم دیوارها هستند؟!
آتئیست- آره؛ این هم عقلانیه.
مسلمان- و قبول داری اون چیز محدود کننده نباید خودش محدود باشه؟!
آتئیست- نه؛ چرا باید نامحدود باشه؟!
مسلمان- چون اگر محدود باشه، نیاز به یه محدود کننده دیگه داره و اون محدود کننده هم نیاز به محدود کننده دیگه و تسلسل و دور به وجود میاد.
آتئیست- آهان؛ درسته. خب...
مسلمان- جهان که محدوده و یه محدود کننده میخواد که خودش نامحدود باشه.
ما اون محدود کنندهی نامحدود رو میپرستیم؛ چون نامحدوده و درش عیب و نقصی راه نداره.
آتئیست- آهان؛ پس مسلمون منطقی هم وجود داره!
مسلمان- آره؛ مسلمون غیرمنطقی دینش کامل نیست :))
ما دیروز و امروز دوتا صفت مهم خدا رو اثبات کردیم.
چه صفاتی؟! ۱. واجب الوجود بودن یعنی نداشتن خالق(لم یلد) و ۲. نامحدود بودن(الله الصمد)
نکته: حتما بحثها رو به طور کامل دنبال کنید وگرنه جزئی نگری و خوندن یکبحث و رها کردن یکی دیگه؛ باعث سردرگمی و گمراهی میشه :))